راهنمای انتقال سایت
انتقال یک سایت چیست؟
انتقال سایت عبارتی است که به طور گسترده توسط متخصصان سئو استفاده میشود تا هر رویدادی را که در آن سایت تحت تغییرات اساسی قرار میگیرد را توصیف کند. تغییرات حوزههایی که میتوانند تاثیرات معناداری بر پدیدار شدن در موتور جستوجو داشته باشند. تغییراتی عمدتا در محل، پلتفرم، ساختار، محتوا، طراحی یا تجربه کاربری سایت.
بخش مستندات گوگل انتقالهای سایتها را به طور عمیق پوشش نداده و این حقیقت را که آنها معمولا منجر به کاهش معنادار درآمد و ترافیک میشوند، کم اهمیتتر جلوه میدهد. کاهشی که میتواند از چند هفته تا چندین ماه دوام داشته باشد و به میزان تاثیرپذیری سیگنالهای رتبهبندی موتور جستوجو و زمان لازم برای کسبوکار ضرر دیده جهت اجرای یک برنامه بهبودی موفق دارد.
مثالهای انتقال سایت
بخش آتی در خصوص چگونگی انتقالهای موفق و ناموفق خواهد بود و توضیح میدهد که خروج از انتقال سایت بدون متحمل شدن ضرر جدی چگونه به طور 100 درصد امکانپذیر است.
اشتباه بودن افسانه ?ترافیک از دست رفته مورد انتظار?
هر کسی که با انتقال سایت مشغول بوده، نظریه شایعی که میگوید این امر در واقع منجر به از دست رفتن ترافیک و درآمد میشود را شنیده است. با وجود این که این ادعا در خصوص مواردی بسیار خاص صحت دارد (برای مثال جابهجایی از یک دامنه تثبیت شده به یک دامنه کاملا جدید)، نباید مقدس و بدون استثنا لحاظ شود. این امکان وجود دارد که انتقال را انجام داده و هیچ درآمد یا ترافیکی از دست ندهید. شما حتی میتوانید بلافاصله پس از اجرای یک سایت اصلاح شده رشد مشخصی داشته باشید. اما این موضوع تنها زمانی صادق است که تمام گامها به خوبی برنامهریزی و اجرا شوند.
مثالهایی از انتقالهای ناموفق
گرافی که در ادامه آمده یک انتقال سایت ناموفق را از یک خردهفروشی بریتانیایی نشان میدهد. این وبسایت دو هفته پس از انتقال از HTTP به HTTPS ، 35 درصد مشاهدات خود را از دست داده است. حدود شش ماه زمان برد تا آنها به طور کامل به حالت قبلی برگردند که احتمالا تاثیر معناداری بر درآمدشان از جستوجوی واقعی داشته است. این مثالی از انتقال ضعیف در سایت است که احتمالا نتیجه برنامهریزی یا اجرای ضعیف بوده است.
اما ریکاوری همیشه امکانپذیر نیست. گراف مشاهدات زیر از یک خردهفروش بزرگ بریتانیایی دیگر است که در آن انتقال از HTTP به HTTPS منجر به کاهش دائمی 20 درصدی مشاهده میشود.
در واقع کاملا امکانپذیر است که از HTTP به HTTPS منتقل شد و برای چنین مدت طولانی، این مقدار ترافیک از دست نداد. به جز چند هفته اول که به دلیل پیدا کردن آدرس سایت جدید توسط گوگل و بهروز رسانی نتایج جستوجو، نوسانات بالایی وجود دارد.
مثالهایی از انتقالهای موفق
یک انتقال موفق چگونه است؟ این به طور عمده به نوع انتقال، اهداف و KPIها (در آینده بیشتر توضیح خواهیم داد) بستگی دارد. اما در غالب موارد، یک انتقال موفق در سایت، حداقل یکی از ویژگیهای زیر را دارد:
1-حداقل کاهش آمار مشاهده در هفتههای اول (هدف کوتاه مدت).
2- افزایش مشاهده پس از آن، که به نوع انتقال بستگی دارد (هدف بلندمدت).
گزارش مشاهده زیر در خصوص انتقال از یک HTTP به HTTPS است که همچنین با بهبود مشخص در سرعت بارگذاری صفحات سایت همراه بوده است.
گزارش آمار مشاهدات زیر از یک تعمیرات اساسی در وبسایت است که من شانس حضور در آن چند ماه پیش از تعمیرات و مشارکت در حمایت از راهبرد، برنامهریزی و مراحل آزمون را داشتم که همگی به یک میزان مهم بودند.به مانند آن چه در دیگر پروژههای انتقال متداول است، تاریخ راهاندازی به دلیل ریسکهای پیش از موعد راهاندازی سایت و عدم رفع کامل موانع اساسی فنی، چند بار عقب افتاد. اما همانطور که گراف مشاهدات زیر میبینید، این صبر ارزشش را کاملا داشت.
رشد آمار مشاهده
مشاهدات ناشی از جستوجوی واقعی نه تنها کاهش نیافتند، بلکه از هفته اول شروع به رشد کردند.رشد آمار مشاهده یک ماه پس از انتقال به 60 درصد رسید در حالی که رشد ترافیک جستوجوی واقعی دو ماه پس از راهاندازی 80 درصد را پشت سر گذاشت.
از جایی که وبسایت جدید طراحی مجدد شده بود، از صفر روی یک پلتفرم جدید در یک طبقهبندی اصلاح شده که شامل صفحات فرود جدید میشد ساخته شده بود، ساختار آدرس آن بهروز رسانی شده بود، بسیاری از تغییر مسیرها تعبیه شده تا ارزش لینک حفظ شود و همچنینتغییر از HTTP به HTTPS صورت گرفته بود، این انتقال نسبتا پیچیده به شمار میآمد.
به طور کلی اعمال تغییرات بسیار در یک زمان میتواند سخت باشد چون اگر اشتباهی رخ دهد، زمان خواهد برد تا متوجه شوید اشکال از کجا بوده است. اما در عین حال به تعویق انداختن تغییرات عمده برای آینده نیز ایدهآل نیست چرا که به منابع بیشتری نیاز خواهد داشت. اگر شما بدانید چه میکنید، اعمال چندین تغییر مثبت به طور همزمان میتواند بسیار مقرون به صرفه باشد.قبل از پرداختن به اصل موضوع چگونگی موفق شدن در یک پروژه انتقال پیچیده، مهم است که انواع انتقالها را بشناسیم و همچنین دلایل اصلی شکست غالب انتقالها را بدانیم.
انواع انتقالهای سایت
انواع مختلفی از انتقال سایت وجود دارد. دستهها به ذات تغییرات اعمال شده بستگی دارند.
دستههای بسیار مختلف انتقال سایت
تغییرات محل سایت: تغییر دامنه، برندسازی مجدد- جابهجایی یا ادغام بخشهایی از سایت- انتقال از HTTP به HTTPS یا HTTP2- جابهجایی سایتهای بینالمللی- تغییر تنظیمات موبایلی (AMP، PWA)
تغییرات پلتفرم: انتقال به یک پلتفرم جدید- بهروز رسانی نسخه پلتفرم- معرفی ویژگیهای جدید پلتفرم- ادغام پلتفرمهای مختلف
تغییرات محتوا: اضافه یا حذف کردن صفحات- اضافه کردن، حذف کردن یا پنهان کردن محتواها- تثبیت محتوا یا صفحات- معرفی زبانهای جدید
تغییرات ساختاری: تغییرات سلسلهمراتبی در سایت- تغییرات مسیریابی- تغییرات لینکهای داخلی- تغییرات نقشه سفر کاربر
تغییرات طراحی و تجربه کاربری: تغییرات تجربه کاربر محور در دستگاههای مختلف- تغییرات ظاهری و حسی- تغییرات رسانهای- تغییرات عملکرد سایت
تمام ترکیبهای ممکن
بخش مستندات گوگل اکثرا انتقالهایی با تغییرات محل سایت را پوشش میدهد که در دستههای زیر قرار میگیرند:
- جابهجایی سایت با تغییر آدرس (URL)
- جابهجایی سایت بدون تغییر آدرس (URL)
انتقالهای جابهجایی سایت
این زمانی رخ میدهد که سایت به خاطر هر یک از دلایل زیر به آدرسی متفاوت منتقل میشود:
تغییرات پروتکلی:
یک مثال کلاسیک زمان انتقال از HTTP به HTTPS است.
تغییرات زیردامنهای و زیرپوشهای:
در سئوی بینالمللی بسیار رایج است. جایی که کسبوکاری تصمیم میگیرد یک یا چند دامنه سطح بالای کد کشوری را به زیردامنهها یا زیرپوشهها منتقل کند. یک مثال رایج دیگر جایی است که یک وبسایت موبایلی که زیرپوشه یا زیردامنهای متفاوت دارد، به حالت واکنشگر در آمده و آدرسهای موبایل و دسکتاپ یکسان شوند.
تغییر نام دامنه:
به طور متداول زمانی رخ میدهد که یک کسبوکار به دنبال برندسازی مجدد بوده و باید از یک دامنه به دامنه دیگری منتقل شود.
تغییر دامنه سطح بالا:
این زمانی متداول است که یک کسبوکار تصمیم به راهاندازی وبسایتهای بینالمللی گرفته و باید از یک دامنه سطح بالای کد کشوری به یک دامنه سطح بالای عمومی منتقل شود یا بالعکس، مثلا از .co.uk به .com منتقل شود یا از .com به .co.uk منتقل شود.
تغییرات ساختار سایت:
این تغییرات در معماری سایت بوده و معمولا بر لینک دهی داخلی سایت و ساختار آدرس سایت تاثیر دارند.
دستههای دیگر انتقال سایت :
دستههای دیگر انتقال از تغییراتی در محتوا، ساختار، طراحی یا پلتفرم سایت نشأت میگیرند.
پلتفرم سازی مجدد:
این زمانی رخ میدهد که یک وبسایت از یک پلتفرم یا سیستم مدیریت محتوا به نوع دیگری منتقل میشود. برای مثال انتقال از WordPress به Magneto یا صرفا بهروز رسانی نسخه قبلی همان پلتفرم. در بعضی موارد، پلتفرم سازی مجدد ممکن است به دلیل محدودیتهای فنی حین تغییرات پلتفرم به تغییرات آدرس و طراحی سایت نیز منجر شود. به همین دلیل است که معمولا پلتفرم سازی مجدد به ندرت منجر به وبسایتی میشود که دقیقا ظاهر قبلی را دارد.
انتقالهای محتوا:
تغییرات اساسی محتوا مانند بازنویسی محتوا، تثبیت محتوا یا هرس کردن محتوا میتواند بر مشاهده جستوجوی واقعی یک سایت تاثیر بزرگی داشته باشد که به مقیاس کار بستگی دارد. این تغییرات معمولا میتوانند بر مسیریابی، دستهبندی و لینک دهی داخلی سایت تاثیر داشته باشند.
تغییرات تنظیمات موبایلی:
با توجه به گزینههای بسیاری که در خصوص جابهجایی تنظیمات موبایلی سایت وجود دارد، فعالسازی فهرستسازی برنامه، ساخت یک سایت AMP یا ساخت یک وبسایت PWA نیز میتواند به عنوان یک انتقال مقطعی سایت در نظر گرفته شود. به خصوص زمانی که سایت موبایلی موجود با یک برنامه، AMP یا PWA جایگزین میشود.
تغییرات ساختاری:
این موارد معمولا با تغییرات اساسی در دستهبندی سایت رخ میدهند که بر مسیریابی، لینک دهی داخلی و نقشه مسیر کاربر تاثیر میگذارند.
طراحی مجدد سایت:
این دسته، از تغییرات طراحی اساسی در ظاهر گرفته تا یک اصلاح کامل وبسایت را شامل میشود که همچنین ممکن است شامل تغییرات معناداری در کپی، کد و رسانه بشود.
انتقالهای ترکیبی:
به علاوه موارد بالا، دستههای ترکیبی انتقال نیز وجود دارند که در هر مسیر عملی ممکنی ترکیب میشوند. هر چه تغییرات بیشتری در یک زمان ایجاد شوند، ریسک و پیچیدگی بیشتری در پی خواهد داشت . حتی با این وجود که انجام همزمانی تغییرات زیاد میتواند ریسک این که خطایی رخ دهد را افزایش دهد، اگر این امر به خوبی برنامهریزی و اجرا شود، از دیدگاه منابع مقرون به صرفه خواهد بود.
اشتباهات متداول در انتقال سایتها
با وجود این که هر انتقالی متفاوت از دیگری است، پشت رایجترین فجایع انتقال در سایتها، موارد مشترکی وجود دارند. بزرگترین موارد قابل ذکر در ادامه آمدهاند:
دلایل شکست انتقال در سایتها
استراتژی ضعیف (مانند اهداف ناواضح)- برنامهریزی ضعیف- کمبود همفکری در سئو یا تجربه کاربری- کمبود منابع یا بودجه- مشارکت دیرهنگام- آزمون ضعیف- واکنش کند به رفع باگ- دست کم گرفتن مقیاس
استراتژی ضعیف
بعضی از انتقالها خیلی قبلتر از این که سایت جدید راهاندازی شود، محکوم به شکست هستند. استراتژی که بر پایه اهداف غیرواقعی و نامشخص ساخته شده به احتمال بسیار کمتری موفق خواهد شد.برای ارزیابی اثر انتقال سایت پس از راهاندازی، برقراری اهداف قابل اندازهگیری ضروری است. در غالب انتقالها، هدف اولیه باید حفظ سطوح موجود ترافیک و درآمد سایت باشد. در مواقع خاصی این موارد میتوانند بالاتر درنظر گرفته شوند، اما در پیشبینی و انتظار عمومی، رشد باید هدف درجه دو باشد. این از ایجاد انتظارات غیرواقعی جلوگیری خواهد کرد.
برنامهریزی ضعیف
ایجاد هرچه سریعتر یک برنامه پروژه جزئی از ایجاد تاخیرها در طول مسیر جلوگیری میکند. زمان و منابع اضافی را نیز برای دستوپنجه نرم کردن با هر موقعیت غیرقابل پیشبینیای که ممکن است رخ دهد در نظر بگیرید. مهم نیست که برنامه شما چهقدر جرئی است و خوب پشت آن فکر شده است، احتمال این که همه چیز درست مانند انتظار پیش برود بسیار پایین است. نسبت به برنامه خود انعطافپذیر باشید و این حقیقت که قطعا تاخیرهایی وجود خواهد داشت را بپذیرید. تمام وابستگیها را مشخص کرده و کاری کنید تمام سهامداران از آنها باخبر باشند.
از برنامهریزی برای راهاندازی نزدیک نقاط اوج فروش فصلی خود اجتناب کنید. چون اگر مشکلی ایجاد شود، زمان کافی برای حل آن نخواهید داشت. برای مثال خردهفروشیها باید از راهاندازی سایت نزدیک دی ماه یا بهمن خودداری کنند تا دوره شلوغ پیش از عید نوروز را به خطر نیندازند. در این مورد، راهاندازی سایت در زمانهای خلوت ماههای تابستان هوشمندانهتر خواهد بود.
کمبود منابع
پیش از متعهد شدن به اجرای یک انتقال سایت ، زمان و تلاش لازم برای موفقیت آن را تخمین بزنید. اگر بودجه شما محدود است، ببینید که آیا اجرای انتقالی که احتمال شکست آن در رسیدن به اهداف اولیه و در نتیجه کاهش درآمد هست، ارزشش را دارد یا خیر. طی یک حساب سرانگشتی سعی کنید 20 درصد بیشتر از منبعی که فکر میکردید برای پروژه لازم است، داشته باشید. این مقدار اضافه به شما اجازه میدهد در آینده وقتی مشکلی به وجود میآید، فورا و بدون به خطر انداختن موفقیت آن را رفع کنید. اگر منابع شما در مضیقه هستند یا شروع به صرفهجویی در مراحل اولیه کنید، احتمالا انتقال شما به خطر خواهد افتاد.
کمبود همفکری برای سئو یا تجربه کاربری
وقتی تغییری در یک وبسایت رخ میدهد، هر تصمیم باید از نقطهنظر سئو و تجربه کاربر سنجیده شود. برای مثال حذف حجم زیادی از محتوا یا لینکها برای بهبود تجربه کاربری ممکن است به توانایی سایت در هدف گرفتن کلیدواژههای ضروری کسبوکار صدمه بزند یا به مشکلاتی در فهرستسازی و خزیدن منجر شوند. در هر دو مورد چنین تغییراتی ممکن است به مشاهده جستوجوی واقعی سایت آسیب بزنند. از طرف دیگر، داشتن متنهای بسیار و عکسهای کم، ممکن است بر مشارکت کاربر تاثیر منفی داشته و به نرخ تبدیلهای سایت ضرر برساند.برای اجتناب از ریسک، از مشاوران باتجربه سئو و تجربه کاربری استفاده کنید تا آنها در خصوص عواقب احتمالی هر تغییر با سهامداران کلیدی کسبوکار بحث کنند. سهامدارانی که پیچیدگیهای کسبوکار را بهتر از هر کسی میفهمند. پیش از هر تصمیمگیری، نکات مثبت و منفی هر دو گزینه باید سنجیده شود.
مشارکت دیرهنگام
انتقال سایتها ممکن است ماهها به طول بینجامد و به برنامهریزی عالی و زمان کافی برای آزمودن نیاز دارد.
جستوجوی دیرهنگام به دنبال پشتیبانی حرفهای بسیار ریسکی است چرا که ممکن است گامهای کلیدی فراموش شده باشند.
کمبود آزمون
در کنار استراتژی عالی و برنامهریزی فکر شده، زمان و تلاشی را به آزمون کامل سایت پیش از راهاندازی آن اختصاص دهید. خیلی بهتر است که اگر آزمون به مسائل مهمی برخورده، به جای عجله جهت اجرای ناقص محصول، زمان راهاندازی را به تاخیر بیندازید. نیاز به گفتن نیست که نباید یک وبسایت را بدون آزمایش شدن توسط تیمهای متخصص سئو و تجربه کاربری راهاندازی کنید.توجه به جزئیات همچنین بسیار مهم است. اطمینان حاصل کنید که توسعهدهندگان کاملا از ریسکهای مرتبط با اجرای ضعیف آگاه هستند. اطلاعرسانی به توسعهدهندگان در خصوص تاثیر مستقیم کارشان بر ترافیک سایت (و در نتیجه درآمد سایت) تفاوت بزرگی ایجاد میکند.
واکنش کند به رفع باگ
زمانی که سایت راهاندازی میشود، همیشه باگهایی وجود دارند که باید برطرف شوند. با این حال بعضی باگها مهمتر از باگهای دیگر بوده و به توجه فوری نیاز دارند. برای مثال وقتی پس از راهاندازی سایت فورا متوجه این میشوید که عنکبوتهای موتور جستوجو در خزیدن و فهرستسازی محتوای سایت به مشکل خوردهاند، باید سریع مشکل را رفع کنید. واکنش کند به موانع فنی مهم بعضی اوقات میتواند فاجعهبار باشد و ریکاوری از آن زمان زیادی ببرد.
دست کم گرفتن مقیاس
سهامداران کسبوکار گاهی انتظار ندارند که انتقال سایت زمانبر بوده و منابع بسیاری نیاز داشته باشد. غیرمعمول نیست که سهامداران عمده بخواهند سایت در روزی که دقیقا برنامهریزی شده اجرا شود، خواه به طور 100 درصد آماده باشد یا خیر. شعار ?بیایید هرچه سریعتر کار را راهاندازی کنیم و بعدا مشکلات را رفع کنیم? یک اشتباه کلاسیک است. چیزی که اکثر سهامداران از آن آگاه نیستند این است که بازگشت به آمار مشاهده جستوجوی واقعی تنها چند روز طول میکشد، اما یک ریکاوری ممکن است چند ماه به طول بینجامد.آگاهسازی مشتریان، سپری کردن تمام سناریوها و مراحل مختلف با آنها و شرح این که هر مرحله مستلزم چه چیزی است، مسئولیت مشاور و مدیر پروژه است. در آن صورت سهامداران کسبوکارها قادر هستند که تصمیمهای آگاهانهتری گرفته و مدیریت انتظاراتشان سادهتر خواهد شد.
فرآیند انتقال سایت
فرآیند انتقال سایت را میتوان به شش گام ضروری تقسیم کرد.
تمام آنها به مقدار برابری مهم بوده و از قلم انداختن آنها به درجات مختلفی مانع از موفقیت انتقال میشود.
فرآیند انتقال سایت
مرحله 1- ارزیابی و برنامهریزی: اهداف، ریسکها، موقعیتهای رشد و پیشبینی سناریوها، راهبردها، برنامه پروژه
مرحله 2- آمادهسازی پیش از راهاندازی: مرور چارچوب، مشخصسازی فنی سئو، شناسایی صفحات در اولویت، برنامه وقایع احتمالی آینده
مرحله 3- آزمون پیش از راهاندازی: مرور محتوا، مرور فنی، آزمون تغییر مسیر، ارزیابی ریسک راهاندازی سایت، ارزیابی استانداردها (بنچمارک)
مرحله 4- پشتیبانی روز راهاندازی: عملیاتهای راهاندازی سایت، آزمون زنده سایت، پشتیبانی رسانه که هزینه آن پرداخت شده باشد
مرحله 5- مرور پس از راهاندازی: ارزیابیها و عملیات پس از راهاندازی، مرور رفع باگها، نظارت بر عملکرد
مرحله 6- مرور عملکرد: اولویتسازی فعالیتهای معمول کسبوکاری
مرحله اول: ارزیابی و برنامهریزی
ارزیابی پروژه
فارغ از دلایل پشت یک پروژه انتقال، شما باید از ابتدا نسبت به اهداف مشخص باشید چرا که این امر به تنظیم و مدیریت انتظارات کمک میکند. جابهجایی از HTTP به HTTPS بسیار متفاوت از یک اصلاح کامل سایت است، بنابراین هر یک باید اهداف متفاوتی داشته باشند.در مثال اول، هدف باید بازیابی سطوح ترافیک سایت باشد، در حالیکه در مثال دوم هدف باید احتمالا رشد باشد.
انتقال در سایت فرصت بسیار خوبی برای حل مشکلات قدیمی است. قرار دادن هر چه بیشتر این مشکلات در یک ظرفیت انتقال تا جای ممکن باید بسیار مقرون به صرفه باشد چرا که حل این مشکلات پس از راهاندازی، منابع بسیار بیشتری نیاز خواهد داشت.در هر مورد، حیاتیترین جنبههای پروژه را جهت موفق شدن شناسایی کنید. تمام ریسکهایی را که ممکن است تاثیری منفی بر مشاهده سایت داشته باشد را شناسایی کرده و اقدامات احتیاطی لازم را لحاظ کنید. حالت ایدهآل این است که چند سناریوی مورد پیشبینی را بر اساس ریسکهای مختلف و موقعیتهای رشد آماده کنید. نیاز به گفتن نیست که سناریوهای موردانتظار باید توسط مشاوران باتجربه انتقال سایت آماده شوند.
سهامداران
لحاظ کردن سهامداران در این مرحله اولیه تا جایی که ممکن است، به شما کمک میکند درک عمیقتری از بزرگترین چالشها و موقعیتهای بین بخشها پیدا کنید. از تیمهای سئو، محتوا، تجربه کاربری و تحلیلی خود بازخورد بخواهید و فهرستی از بزرگترین مسائل و موقعیتها را تهیه کنید. سپس باید بفهمید بازگشت سرمایه احتمالی رسیدگی به هر یک از این موارد چه خواهد بود. یکی از گزینههای در دسترس را که راهبرد انتقال سایت شما را شکل میدهد بر اساس اهداف و منابع در دسترس خود انتخاب کنید.حال فهرستی از فعالیتهای اولویتبندی شده دارید که انتظار میرود در صورت اجرا، بازگشت سرمایهای مثبت در پی داشته باشند. این موارد سپس باید با سهامداران به اشتراک گذاشته شده و در خصوص آنها بحث شود. در این صورت اهدافی واقعگرایانه خواهید داشت، بر سر پروژه توافق خواهید کرد، ارزیابی خواهید داشت و از ابتدا انتظارات درستی خواهید داشت.
آمادهسازی برنامه پروژه
برنامهریزی به همان اندازه اهمیت دارد. چرا که انتقال سایتها میتواند غالبا پروژههایی بسیار پیچیده باشد و به راحتی چند ماه به طول بینجامد. طی هر مرحله برنامهریزی، هر وظیفه باید یک مالک (مانند مشاور سئو، مشاور تجربه کاربری، تدوینگر محتوا، توسعهدهنده وب) و یک تاریخ آمادهسازی مورد انتظار داشته باشد. هر وابستگی باید شناسایی شده و در برنامه پروژه لحاظ شود تا همه از هر فعالیتی که بهخاطر وابستگی به دیگران تکمیل نخواهد شد آگاه باشند. برای مثال تا زمانی که طرح نقشه تغییر مسیر کامل نشده و تغییر مسیرها در اجرای پیش از عمومی شدن تکمیل نشدهاند، نمیتوان تغییر مسیرها را آزمود.برنامه پروژه باید هر چه سریعتر با تمام افراد مشارکت کننده به اشتراک گذاشته شود تا زمان کافی برای بحث و شفافسازی وجود داشته باشد. هر فعالیت باید به جزئیترین حالت توصیف شود تا سهامداران بدانند هر مرحله شامل چه چیزهایی است.
نیازی به گفتن نیست برای ساماندهی و انجام فعالیتهای لازم با توجه به برنامه، به مدیریت پروژهای بینقص لازم است.
یک بخش حیاتی در برنامه پروژه رسیدن به موقع به تاریخ راهاندازی است. به طور ایدهآل، سایت جدید باید زمانی راهاندازی شود که ترافیک پایین است. تکرار میکنم که از راهاندازی سایت پیش از یا حین یک دوره اوج خودداری کنید. چون اگر شرایط آن طور که پیشبینی شده پیش نروند، عواقب میتواند قاجعهبار باشد. چیز دیگری که باید در ذهن داشته باشید این است که چون انتقال سایتها هیچ وقت دقیقا مانند برنامه پیش نمیروند، باید درجهای از انعطافپذیری را داشته باشید.
مرحله دوم: آمادهسازی پیش از راهاندازی
این موارد شامل هر فعالیتی میشود که باید زمانی انجام شوند که سایت جدید همچنان در حال توسعه است. تا این نقطه، ملزومات سئوی سایت جدید باید به دست آمده باشند. شما باید با طراحان و معماران اطلاعاتی در ارتباط باشید و پیش از آن که سایت به محیط آماده برای راهاندازی برسد، به خوبی در خصوص نمونههای آزمایشی و چارچوبها بازخورد دریافت کرده باشید.
مرور چارچوب
پیش از آغاز توسعه، نمونههای آزمایشی یا چارچوبهای سایت را مرور کنید. مرور الگوهای اصلی سایت جدید میتواند در شناسایی مسائل سئو و تجربه کاربر در مراحل اولیه مفید باشد. برای مثال ممکن است متوجه شوید که بخش بزرگی از محتوا از صفحات دستهبندیها حذف شده است که باید فورا به آن توجه شود. یا ممکن است دریابید که برخی صفحات با ترافیک بالا دیگر در مسیریابی اصلی ظاهر نمیشوند. هر نوع تغییر رادیکال در طراحی یا کپی صفحات باید به طور کامل مرور شود تا هرگونه مشکل بالقوه در سئو یافت شود.
برای مشاهدهی مراحل بعدی انتقال سایت به متن کامل این مقاله در بلاگ پارمیسافت مراجعه کنید.